عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهش هاى طلّاب حوزه علميه
بى گمان، يكى از اوصاف اصلى آدمى «انديشه ورزى» است و انديشه ورزى و توليد گزاره هاى فكرى جز در فرايند پژوهش و كنجكاوى ها و كنكاش هاى روشمند علمى ميسر نيست. و يقينا فرايند تقويت و توسعه نهادهاى علمى و فرهنگى در جامعه نيز جز در سايه بهره گيرى از يافته هاى پژوهشى مقدور نمى باشد. از سوى ديگر، امروزه آنچه ماندگارى و پيشرفت علمى، فرهنگى، اقتصادى و حتى سياسى يك جامعه را در پى مى آورد، پژوهش، توليد و مديريت دانش است. بر اين اساس، براى دستيابى به پيشرفت هاى سريع علمى، هم افزايى در تحقيقات و كم كردن شكاف علمى با جوامع پيشرفته و دسترسى به رفاه و امنيت اجتماعى پايدار، تنها بايد به توليد و مديريت دانش و استفاده از ظرفيت هاى انسانى و مادى به طور مستمر و بهينه روى آورد و نيز با جلوگيرى از كارهاى تكرارى و موازى و تبديل دانش ذهنى به عينى و پرورش تفكر علمى و ارتقاى توانمندى هاى متدولوژيك، فرهنگى، اطلاع رسانى، ادارى و ساختارى و خدماتى براى تربيت پژوهشگران عرصه هاى مختلف، به ويژه جوانان مستعد و كنجكاو و درون دادهاى آتى چرخه پژوهش از طريق ترويج و اشاعه فرهنگ پژوهش ، نوآورى، خلّاقيت و… پرداخت.
حوزه علميه نيز به عنوان يكى از مهمترين مراكز توليد علم، كه «بخش عمده و مهمى از كار آنها پروراندن محققان است»، براى طى اين مسير چاره اى جز ترويج اخلاق و روحيه علمى و حمايت از دانش پژوهان در جهت ارتقاى بينش و منش علمى و دميدن روح اميد و نشاط در بين طلّاب و پژوهشگران حوزوى ندارد. بنابراين، واكاوى عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهش هاى طلّاب مى تواند نقطه آغازى بر تحليل واقعى وضعيت و دسترسى به راهكارهاى برون رفت از آن در راستاى اهداف خود باشد. تحقيق حاضر با هدف واكاوى عوامل مذكور و شناسايى و اولويت بندى راهكارهاى برون رفت از ديدگاه طلبه هاى سطح چهار به نتايج زير دست يافت:
عوامل فرهنگى مهمترين عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهش هاى طلّاب مى باشد كه در رأس آن، نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش قرار دارد. پس از آن، عوامل بازدارنده مربوط به سياست گذارى نظام تحقيقاتى با مهمترين دغدغه، يعنى موظف نبودن مدرسان براى انجام كارهاى تحقيقاتى، و سپس عوامل فردى (فنى و تخصصى) قرار دارد؛ يعنى اشتغالات فكرى مختلف براى امرار معاش، آشنايى كم با روشهاى تحقيق و آشنايى كم طلّاب با شيوه هاى بهره گيرى از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشى. عوامل ادارى و ساختارى، نحوه ارائه خدمات پژوهشى و عوامل انگيزشى به ترتيب در ردههاى بعدى قرار دارند. بنابراين، مهمترين چالش پيشروى تحقيقات طلّاب، فرهنگسازى، ايجاد و نهادينه كردن روحيه تحقيق، تعاون، همكارى و تسهيم دانش و فعاليتهاى تيمى است؛ برآيندى كه نرم، پيچيده و طولانى است، اما با ايجاد فرهنگ پژوهش مى توان آموزش را دچار تحولى اساسى در راستاى استقرار رويكرد پژوهش محور نمود. در اين بين، با رسيدگى به وضعيت معيشتى طلّاب از طريق كم كردن دغدغه هاى غيرحرفه اى، مى توان چرخه توليد دانش را تسريع نموده، با اختصاص بخشى از وظايف آموزشى مدرسان به پژوهش، گام هاى بلندترى نيز انديشيد.
منبع:http://marifat.nashriyat.ir/node/2324